پذیرفتن کودک آن چنان که هست
باید احساسات کودک را بپذیریم و هرگز با صراحت و تندی خواستههای او را رد نکنیم. گوش دادن و پذیرش کودک، زمینه ایجاد ارتباط عاطفی را با وی فراهم خواهد کرد.
باید به کودک اجازه دهیم که باورها و احساسات خود را صادقانه بیان کند و از عدم پذیرش از سوی ما ترسی نداشته باشد. اگر بخواهیم مستمع خوبی باشیم، گاهی لازم است که سکوت کنیم و مدتی بعد پاسخ دهیم. «من أحسن الإستماع تعجل الانتفاع ؛ هر کس خوب گوش کند به سرعت فایده برد.» (1).
قال رسول الله : «رحم الله من أعان ولده علی بره قلت: کیف یعینه علی بره؟ قال: «یقبل میسوره ویتجاوز عن معسوره» خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را در اعمال نیکش یاری دهد، سؤال شد چگونه در نیکی اش یاری دهد؟ فرمودند: آنچه در توان اوست بپذیرد و از سختگیریها در گذرد.» (2)
پذیرفتن کودک آن چنان که هست نه آن چنان که باید باشد
باید احساسات کودک را بپذیریم و هرگز با صراحت و تندی خواسته های او را رد نکنیم. گوش دادن و پذیرش کودک، زمینه ایجاد ارتباط عاطفی را با وی فراهم خواهد کرد. پذیرش کودک را مشروط به چگونگی رفتارش نکنیم. پذیرش احساسات کودک ، چه منفی و چه مثبت به منزله تأیید احساسات وی نیست، بلکه زمینه ای به وجود می آورد، برای آرام کردن و هدایت احساسات منفی وی در جهت مثبت.در مقابل احساسات هیجان آمیز کودک باید خاموش بود؛ چرا که هر سخنی ممکن است او را به عصبانیت بیشتر بکشاند. از طرفی باید بگذاریم به طور طبیعی کودک پیامدهای رفتار خویش را تجربه کند تا یاد بگیرد که در زندگی چگونه با آنها کنار بیاید و طعم بعضی از ناکامیها و شکستها را بچشد تا برای زندگی، ساخته شده و مقاوم بار آید. در این زمینه باید به کودک فرصت داد. متأسفانه بعضی از والدین تا کودک کوچکترین ناراحتی پیدا می کند و چیزی را از دست می دهد و یا مانعی برای او حاصل می شود، سعی دارند که در اولین فرصت آن را تهیه کنند و یا آن مانع را برطرف سازند و حتی نمی گذارند در یک لحظه هم، طعم ناکامی را بچشد. باید فضایی محبت آمیز و خالی از ترس به وجود آورد تا کودکان قادر باشند احساسات خود را اظهار کنند، زیرا راه یابی به ذهن کودکان، راه یابی به دل آنان است.بیشتر باورهایی که کودکان درباره خود دارند، همان عقیدهای است که احساس می کنند بزرگترها نسبت به آنها دارند.این گونه کودکان افرادی حساس، زود رنج و کم ظرفیتی می شوند که در فردای زندگی چندان مقاومتی از خود نشان نمی دهند، زود شکست می خورند، در برخورد با مشکلات، تاب و تحمل دشواریها را ندارند و در زندگی همواره احساس ناتوانی و یأس و ناامیدی می کنند.
بعضی اوقات باید سکوت کرد تا او همانند کسی که جلو آینه ایستاده است خودش را خوب ببیند. آن گاه وقتی آرامش یافت، رفتار خود را ارزیابی خواهد کرد. باید احساسات کودکان را جدی بگیریم و آنها را انکار نکنیم، طرز رفتار و تلقى آنان را زیر ضربات انتقاد و داد و فریادهای خود نگیریم؛ چرا که کودکان وسیله تشفی خاطر ما نیستند. اگر در این موقعیت بخواهیم آنها را موعظه و نصیحت کنیم، از کارهای آنها عیب و ایراد بگیریم و یا عیب آنها را گوشزد کنیم، از ما می رنجند و موضع دفاعی به خود می گیرند. چون این حالت، خوشایند آنان نبوده و در این موقعیت، دیگر گوششان به حرفهای ما به هیچ وجه بدهکار نیست . کودکان در برخورد با مسائل، مشکلات و حوادثی که برایشان پیش می آید بی تجربه و بسیار حساسند و رنجهای ناگفته دارند و می خواهند با بیان احساسات و تخلیه آن، هر چه زودتر حالت ناخوشایند را از خود دور کنند. پذیرفتن و درک احساسات و هم احساس شدن با آنان به عنوان بهترین راه حل در برقراری ارتباط با کودکان ضرورت دارد. این روش به سرعت فشار روحی و احساسات ناخوشایندی را که گریبان گیرشان شده ، کاهش داده و آنان را از یک فشار روحی نجات می بخشد. پس از تخلیه احساسات به حالت طبیعی و متعادل اولیه باز می گردند.
احساس همدردی و همدلی
احساس همدردی و همدلی با شروع کلماتی اطمینان بخش آغاز می شود. در این موقعیت ، باید خیلی با احتیاط و حساب شده سخن گفت. احساس همدردی باید با بیان و توصیف واقعی احساسات کودک ، بدون ارزیابی و قضاوت صورت گیرد. سخنان ما باید همچون آینه، بدون دخل و تصرف، انعکاسی واقعی از رفتار و احساسات کودک باشد. به طوری که او خودش را عینا در انعکاس گفتار ما، آن چنان که هست، ببیند و حس بکند. این سبب می شود که با بازگو کردن احساسات وی، کاملا از نظر روحی و عاطفی، امنیت یابد و آرامشی نسبی برای وی فراهم شود. در این صورت با کمی سکوت به تفکر واداشته می شود و سبب می گردد که کودک ، خودش را بدون این که احساس کند تحت فشار قرار دارد، خوب ببیند و بیندیشد و همانند کسی که در مقابل آینه ایستاده است نقاط منفی و مثبت خود را به طور واقعی مشاهده کند و در رفع نقایص خود بکوشد. کودک زمانی درست فکر می کند که از نظر عاطفی درست احساس کند و نگرانی نداشته باشد.پس از لحظه ای خاموشی، پدر و مادر یا مربی، زمینه لازم را در جهت ارتباطی مثبت و سازنده برای راهنمایی و هدایت کودک پیدا خواهند کرد و با ظرافتی خاص، با کلمات و واژه هائی حساب شده به گفت و گو می پردازند. باید فضایی محبت آمیز و خالی از ترس به وجود آورد تا کودکان قادر باشند احساسات خود را اظهار کنند، زیرا راه یابی به ذهن کودکان، راه یابی به دل آنان است.بیشتر باورهایی که کودکان درباره خود دارند، همان عقیدهای است که احساس می کنند بزرگترها نسبت به آنها دارند.
پینوشتها:
1. غررالحکم، حدیث ۹۲۴۳
2. کافی، ج۶، ص۵۰.
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}